پارساپارسا، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 30 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
😊ساخت وبلاگ پسرم☺😊ساخت وبلاگ پسرم☺، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

😘درددل برای پسرم پارســـــا😘

خدایا کمکم کن🙏

1394/12/18 14:45
نویسنده : مامان سما
1,664 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همه زندگیم.پسرگلم چندروزه ازت بیخبرم.نیمدم بهت سربزنم..آخه گلم اینترنتمون مشکل داره...قطووصل میشه..یه وقت به دل نگیری گلم...        الان ساعت ۱۴:۲۰ دقیقس....میخوام بازم باهات حرف بزنم...همون حرفای دل شکستگی همیشگی....همه کسم باورت میشه 😮تموم سرمایه ام امید،،تنها سلاحمم گریه هست....😩😭... کاش میشداینو یه روز بهت ثابت کنم که فک نکنی مامانت تورونخواس.یادوست نداش...فقط باید یه روز درک کنی هیچ چاره ای نداشتم...فقط خدامیدونه که من چی کشیدموبس......روزگار برخلاف آرزوهایم گذشت....😔کاش پا به این دنیانمیذاشتم..که باعث بانی وجودتو تواین دنیا میشدم....یادمه روزی که بدنیا اومدی..من توبخش دیگه ای بودم.توهم توبخش اطفال بودی..و تو دستگاه بودی..بعدازیه روز گذاشتن من بیام توروببینم....صبح که شدم باعجله اومدم ببینمت...وقتی اومدمو دیدمت چشام پر ازاشک و گلوم پراز بغض شد..اخه وقتی دیدم کوچولویی و لاغر...قلبم کباب شد...اروم باهات همون روز دیدار زمزمه کردمو گفتم : پسرم به این دنیای لعنتی خوش اومدی..ان شالله که مثل مادرت بدبخت نشی..😳حرفم صحت داشت..واقعا دنیالعنتی بودو تو توش پاگذاشتی...اما دعام نگرف..چون توهم مثل من بدبخت شدی...👶 نی نی کوچولوی من..بزرگ مرد من..تو همه وجودمی..اگه دنیا به آخربرسه.اگه تموم جهانم بگن نه..ولی من همیشه مادرتم👩...پاره تنمی..جیگرگوشمی..هرجای دنیا هم باشی نفس خودمی..پسرکوچولوی خودمی...وتا ابد قلبم برای داشتنت میتپه.....  😍😙😘😚                                                  خدایااااااااااا                                اجازه هست ناصبوری کنم؟به بزرگیت قسم از صبوری خسته شدم،ازفریادهایی که درگلویم ماندومیماندخسته شدم،،ازاشک هایی که شبها تنهابالشم وتو شاهدآن هستی خسته شدم،،ازحرفهایی که درگورستان دلم زنده به گورگشت خسته شدم،،خدایا خنده های مصنوعی آسان نیس درصورتیکه یه دل شکسته دارم..😔😫😭                                  ای تنها امیدم                                              آرزوی پرواز دارم...حداقل اینواجابت کن..چون اگ کم بیارم شایدازت گله کنم.باهات قهرمیکنم و میشم بنده ناشکر....پس منوببرپیش خودت خدااااا....قبل ازاینکه بشم بنده ناشکرت....🙏🙏🙏

 

پسندها (6)

نظرات (3)

♥فاطمه معصومه♥
18 اسفند 94 19:57
پروردگارا...دوستانم ارمغانی از رحمت بی کران توهستند....پس خرسندشان بدار به عافیت...موفقیت واستجابت دعا الهی آمین... گاهی خدا همه پنجره هارا برویت میبندد!و همه ی درهارا قفل میکند...زیباست که فکرکنی آن بیرون هوا طوفانیست...وخدا در فکر مراقبت از تو تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید........عزیزم دنیا به آخرنرسیده هنوز امام زمانمون هنوز نیامده پس برای چی این همه گله مند وناامیدی....نگران هیچی نباش وقتی تو کل رو داری پس بیخیال همه چی...اگه واقعا به خدا ایمان داری نذار جلوی وسوسه های شیطان کم بیاری......برای یه بارم که شده به عشق خدا به پسرت پست بذار ووخوشحالش کن وبهش بگو که توزندگی هیچوقت ناامید نشه وهمیشه عشق بورزه به زندگی حتی اگر شرایطش سخت ترین باشه...........اگه به دنیا لبخند بزنی دنیام به روت لبخند میزنه پس ناامیدنباش ویاعلی بگو وبلند شو برای خدا کاراتو شروع کن واشک نریز که بهترینارو بهت خواهددادو پسرت راهم بهت برخواهد گرداند...........اگه نماز شب نمیخونی حتما بخون شایدسخت به نظربرسه فقط کافیه سه روز پشت سرهم بخونی دیگه ازش دل نمیکنی.........نمازشب بهت آرامش میده صبح ها نیم ساعت قبل نماز اذان صبح بیدارشو ونماز شب بخوان وتامیتوانی گریه کن وبا خدا درد ودل کن که خدا خیلی دوستت داره که این همه سختی بهت داده.............همیشه به خودت ببال چون خدا عاشقته...........فکرنکن دارم نصیحتت میکنم نه این حقیقت محضه.....................توانت خیلی زیاده که خدا اینطوری امتحانت میکنه...............میدونی که امامانمون بیشترین زجر هاروکشیدن ولی هیچوقت نگفتن چرا؟کاش!اگر.....درهمه حال به خدا فکرمیکردن خدا اونا رو دوست داشته خیلیییییییییی که اون همه سختی داده بود براشون وگرنه دنیا فقط برا اوناست نه ما..........وقتی دعا میکنی خدا برآوردش نمیکنه ینی اینکه اونقدردوستت داره که میخواد صداتو بشنوه وهمیشه باهاش دردودل کنی ولی اگه آدم بدی بودی از اول پسرتو بهت برمیگردوند چون نمیخواست صداتو بشنوه............با همه این سختی ها عاشق خدا باش چون این دنیا صباحی بیش نیست وچند روز زنده نمیمونیم وبازگشتمون همه به سوی خداست........به خدا گله مند نباش وسعی کن خودتو بسازی تا اون دنیا پیش خدا شرمنده نباشی.......اون دنیا ابدیه نه این دنیا پس ارزش نداره خودتو عذاب بدی وزندگی زیبارو زشت ببینی.......................نمازشب روحتما بخون عزیزم خیلی آرامش میده وقتی نصف شب بیداربشی وبا خدا رازونیاز کنیناامید نباش یه روزی خواهد رسید که شوهرت میاد وبه پات میفته اینو بهت قول میدم اگه تواین دنیا نباشه اون یکی دنیا هست.........میسپارمتون به شخص شخص شخص خدااااااااا....ان شاالله هرچی صلاحته عزیزم چشم هایم را گشودم با طلوع خورشید....اما نه!زودترازخورشید تا که نجوا کنم با خدای عاشقان....خدایی که هرلحظه منتظر است ومشتاقانه رازونیازهایم را میشنود وچه خوب همسفری دارم.... پا به پای من تا آخرراه می آید... من خسته! او دست هایم را گرفته! عجبم ازاین خدا! که بی مهریم را می بیند باز میگوید از سختی راه نترس....که پایت میشوم اگر دستانت را حلقه در دستانم کنی.... میگویم خدایا این راه سخت است ودشوار....سنگریزه های شیطان پایم را بسته....ندا می آید:ای بنده سنگ ریزه ها بامن تو فقط بیا! تا بدانی که اگربامن باشی دنیایت گلستان میشود...نه ترسی از راه داری نه دلهره از شیطان که منم برترین یار و همدمت....
مامان سما
پاسخ
عزیزدلم من نظرتوتایید کردم چون واقعا حرفات همش حقیقت بودن و عالی بودن..نیاز نبود تاییدش نکنم.گلم... توخیلی خوبی.خیلی..حرفات عالین.امیدمو دوچندان میکنن..یه وقتایی دلم میگیره و میام درددلامو مینویسم.اما بخداهمیشه ب خدام توکل دارم.اگ نداشتم الان اینقده صبور نمیشدم...عاطفه تونمونه ای..هرچقدبگم کم گفتم...خیلی عزیزی برام خیلی...چون همیشه همراهمی.همیشه..ازحرفات که بهم روحیه دادن. قانعم کردن ممنونم..میدونم یه وقتی دلم میگیره بازم به خدا میگم چرا؟ ولی هنوزم چشم و دلم پیش خدام هست....😘😍😘😍😘😙😍😘😙
♥فاطمه معصومه♥
19 اسفند 94 18:39
سلام عزیزم....شرمنده کردی واقعانمیدونم چی بگماونقدرام که فکرمیکنی خوب نیستم اصلاولی بااین حال خوشحالم که خوشحالت میکنم و..........راستش میتونم درکت کنم که چرابعضی وقتا میای وپست نگرانی و...میذاری چون من خودمم چندتاشوگذاشتم .....وهمچنین میدونم که توکلت ب خداهست هنوز وخخوشحالم بابتش...........خداروشکرکه دوستای خوبی مثل شماپیداکردم.....واقعاهرکسی لیاقت دوستی نداره رونداره.
مریم سادات
25 آبان 95 1:58
سلام منم مامان محبوبم گذاشتتم و رفتهددنبال زندگیش اما خیلی دوستش دارم به حرمت همون 9 ماه و دلتنگشم
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم..... یعنی ازدواج کرده ؟؟؟ همون بارداری خودش خاطرس بخدا. ویاد کردن خاطره ها دردناکه