پارساپارسا، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 30 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
😊ساخت وبلاگ پسرم☺😊ساخت وبلاگ پسرم☺، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

😘درددل برای پسرم پارســـــا😘

چشم به راهتم

1395/9/2 20:41
نویسنده : مامان سما
1,671 بازدید
اشتراک گذاری

مــــــــن چشم به راه یه اتفاقم......نه شاکی ام و نه غر میزنم.....

فقط در سکوت خــــــودم منتظرم......

sad crying smiley face emoticon

به قول یه دوست :

تعویض یا تبدیل نمیخواهم.....دلـم " تغییــــــر" میخواهد.....تغییری که درونمو دگرگون کنه.....!

روشن کنه.....امیدوار کنه.....

تغییری که ابدی باشه و برای یبار هم که شده "بیشتراز یه لحظه" دوام داشته باشه.....

باخودم میگویم شاید..... شاید هنور وقتش نرسیده......!!!

چه میدونم....شاید هنوز راه رسیدن رو پیدا نکرده.....

امــــــــا حسی به من میگه بالاخره پیدا میکنه.....

باشه ای اتفاق....!گرچه کمی پیرترمیشم ....با اینکه مثل قبلنام عجیب نمیشم...اما ...

اما فقط اون تغییر برام رخ بده { دیدارپسرم } ..... همین.......!shedding tears emoticon

همیشه همین گونه بوده....کسی رو که خیلی دوس داریم رو از دست میدیم.....smiley cries emoticon

بیش از آنکه خوب نگاهش کنیم ... مثل پرنده ای زیبا بال میگیره و دور میشه.....smiley cries emoticon

و اما مــــن فکر میکردم میتونم تا آخرین روزی که زمین به دور خودش میچرخه و خورشید از پشت کوه ها سرک میکشه ... کنار پسرم باشم....اما نشد....!crying emoticoncrying emoticon

frustrated emoticonتــــــو غم انگیز ترین دوری دوران منی پسرم......!frustrated emoticon

 

پسندها (11)

نظرات (9)

مامان آرشیدا
3 آذر 95 10:49
امیدوارم هرچه زودتر این انتظار تموم بشه و پارسا خان بیاد پیشت
مامان سما
پاسخ
عزیزی مهربون....انشالله....قربون لطفت....
الهه
3 آذر 95 15:33
سلام اجی خوبی ان شاءالله یه روز پسرتو میبینی توکل کن به خدا ^_^
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم..... ان شالله......ممنونم دوست خب همیشگیم...
مامان ایلین
3 آذر 95 15:35
سما جان تبریک میگم نامزد کردید امیدوارم در کنار نامزدت کمی از غضه هات کم بشه و روزهای شادی در انتظارتون باشه
مامان سما
پاسخ
قربونت عزیزم..... ممنونم بخاطر لطف بی کرانت..... ان شالله.
نسیم خانومــــــ♡
10 آذر 95 22:28
توکل به خدا ایشالله پسر شما هم میاد پیشت... غصه نخوریا مامان خانوم
مامان سما
پاسخ
دلت پاکه عزیزم... برام دعا کن..... قربونت.. ممنونم ازت گلم....
مامان خانوم
11 آذر 95 14:49
اخی........ مامان سما ی عزیزم........... انشاالله زودتر این درد دوری تموم بشه و به پسرک نازتون برسید
مامان سما
پاسخ
قربوووووووووووون مهربونیات عزیزم.... ممنونم ازت... ان شاللههههههههههههههههههه
مامان پری
13 آذر 95 16:24
سلام خوبی گلم؟واقعا نامزد کردی؟ عزیزم مطمئن باش هرچی حکمت خداست بهترینه عزیزمی
مامان سما
پاسخ
سلاممممممممممم عزیزم... من خوبم...توخوبی؟اره همش حکمت خداست گلم.... بازم شکر...... از برج 10 نامزد کردم.....عزیزی گلم
مامان پری
19 آذر 95 0:46
مبارکه نامزدیت عزیزم.نامزدت خوبه؟اذیتت نمیکنه؟میتونه یکم هم که شده جای خالی پسرتو برات پر کنه.ان شا الله که خوشبخت بشی گلم.
مامان سما
پاسخ
ممنونم عزیزدلم....... اره هم حالش خوبه... هم خودش بیش از حد خوبه... هر چقد بگم کم گفتم.. فقط میدونم همه این خوبی ها و محبتا معجزه و خواست خدا بوده.... بازهم شاکرم بی نهایت
طلا
22 آذر 95 1:16
سلام گلم خیلی برات ناراحت شدم کلی اشک ریختم. یادخاطرات مامانم افتادم پنجاه سال پیش وقتی مامانم 19سالش بوده شوهرش دخترعموشوعقدمیکنه میاره خونه مامانم یه دختر سه ساله و یه پسر یه سالونیمه روجامیذاره طلاق میگیره وبرمیگرده شهرخودش... داداش وخواهرم بزرگ که میشن خودشون میان دیدن مامانم غصه نخورفقط چندسال دیگه تحمل کن خودش میادپیشت پارسا مامان افسرده نمیخاد قوی باش وموفق
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم.... از اینکه داستان زندگی مامانتو تعریف کردی ازت ممنونم گلم... باعث میشه منم امیدوار تر بشم وقتی ببینم کسی تو گذشته .گذشته منو داشت. و ایندش هم بچش میاد پیشش...... ازت ممنونم مهربون..... انشالله پسر منم بیاد.... خیلی عزیزی/..
الهه
30 آذر 95 9:14
سلام اجی خوبی فردا اپم اجی وقت کردی سر بزن ممنونم
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم... خیلی وقته نبودم...چشم میام حتما