پارساپارسا، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 30 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
😊ساخت وبلاگ پسرم☺😊ساخت وبلاگ پسرم☺، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

😘درددل برای پسرم پارســـــا😘

روحت شاد پسرعمه مهربونم😢

1395/5/4 1:59
نویسنده : مامان سما
923 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوم... قربونت برم خیلی وقته برات ننوشتم.. دلم برات تنگ شده.... پسرم این روزا حالم اصلا خوب نیست اصلا... تو این سال چن تا از عزیزامونو از دست دادیم... ۲۸ تیر اول صب خبر فوت پسرعمم ب گوشم رسید. شوکه شده بودم. باورم نمیشد..و نمیشه.... خیلی خوب و مهربون بود. خیلیییییی زیاد... دلم برای دل پاکش تنگ شده... ای کاش زمان ب عقب برمیگشت و عزیزام زنده بودن... تموم خوبیاش و مهربونیاش جلو چشامن.. حال روحیم خوب نبود .. دیروز اومدم خونه.. ولی بازم حالی نداشتم بیامو بنویسم... تو دفترم برات نوشتم ک چرا نبودم... ولی یخورده خودمو آروم کردم تا بیامو برا تو بنویسم زندگیم...🌷 راستی کوچولوم یکی از فامیلام تو مراسم گفتش که آشنا داره نزدیکا خونه بابات... بهش گفتم ازت عکس بندازن بعد برسونن دست من... قول داد تا هر زمانی ک شده ازت عکس برام بفرسته... بازم شکرت🌷... 😢😢😢   پسرم بخدایی خدا بدجور داغونم...از جلو رفتن زمان متنفرررم... آخه داره یکی یکی عزیزامو پر پر میکنه... اونم جوون مرگ.... 😢😢  فقط تنها چیزی که ازم برمیاد برای شادی روح عزیزانم دعا کنم.... // 

نفسم این مزار پسرعمم هستش... دوستای گلم لطفا برای شادی روحش فاتحه بخونید... ممنون میشم از همتون...😢😢

 

پسرم اینم عکس توهستش..فتوشاپ کردم گذاشتم تو این تصویر... قربونت برم خیلی دوست دارم.. مراقب خودت باش... نازنینم..🌹

پسندها (9)

نظرات (9)

مامان پری
4 مرداد 95 19:25
سلاااام خوبی؟ اول از همه تسلیت میگم جونم بابت این مصیبت .ایشالله غم اخرت باشه. دوما نیستی و دلم برات خیلی تنگیده بود. راستی مرتیکه ازدواج کرده ؟؟؟ در اخر برا دعا میکنم روزای خوشی منتظرت باشن.خیلی خوب و خوش
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم. ممنونم ... ان شالله ...دل منم تنگ شده. اخه نیستم همش. فردا هم پنجشنبس میریم سر مزار. بازم نیستم.... ای روزا دل نوشتن ندارم... خیلی ناراحتم برا عمم ک عزیزشو از دست داده.... نه هنوز ازدواج نکرده ...
مامانی گیتا جون
5 مرداد 95 10:26
روحش قرین رحمت الهی
مامان سما
پاسخ
مرسی ممنونم عزیزم....
عاطفه
5 مرداد 95 16:49
سلام عزیزم تسلیت میگم حتمااونقدرآدمای خوبی بودن که خدا دوست داشت زودتربرن پیشش ومرتکب خطانشن...نوشتی ازجلورفتن زمان متنفری ولی عزیزم ببین از رفتن زمان نبایدمتنفرباشی باید عاشقش باشی میدونی چرا؟؟؟راستش منم مثل تو بودم ولی الان فهمیدم این روزای سخت بهترین روزان چون واقعاتوتنهایی وخلوت باخداحرف میزنی واقعااین حس یه چیز دیگس که من قدرشوندونستم توباید ازاین روزا استفاده بکنی وفقط وفقط باخداباشی وپیش اون گریه کنی باورکن خیلی حس خوبیه شایدمثل من اگه این روزا تموم شدن رفتن بگی خدایا شکرت ک اون روزا بودن که بهت نزدیک بودم به خدا این روزا بهترین نعمتن برامون چون خدا میخواد بهش نزدیک بشی نه اینکه ازش وازروزگارش گله کنی...مگه خودت بهم نظرنداده بودی که افرین که تواین همه سختی بازم خدارو تو دلت داری پس توهم نگاه کن از نظر معنوی یکم فکرکن چقدراین روزا خوبن برامون...به خدا هیچ حسی بهترازاین روزانیست که خدا بخاطرمون آورده...امیدوارم درک کنی حرفامو...روح پسرعموتونم شاد گلم...ان شاالله دفعه بعدخبرای خوش
مامان سما
پاسخ
سلام عاطفه گلم.... ممنونم ازت.... ولی بخدا اونقدری پسرعمم مهربون بود و خوب. ک داغ بزرگی گذاشت رو سینمون بارفتنش.... بازهم میگم شکر... ولی واقعا جلو رفتن زمان رو ک دارم میبینم میترسم از تموم لحظاتش. میدونم هممون رفتنی هستیم. میدونم. فقط داغ عزیز خیلی سخته خیلی.... ولی بازهم شکر... بازهم شکر... فقط خدا همه مارو ببخشه و بیامرزه... روح پسرعموهاو پسرعمه تازه از دست رفته منم شاد کنه ان شالله.... مرسی از حرفای خوبت . عزیزم. همیشه ارامشی
عاطفه
5 مرداد 95 16:50
بعدشم هممون رفتنی هستیم الان شمادارین براش گریه میکنین اون میگه گریه نکنید جای من خیلی خوبه پس برا شادی روحشم که شده نگرانی رو از خودت دورکن...توکلت به خداباشه...هیچ چیز این دنیاموندنی نیست الا خدا
دخترخاله
5 مرداد 95 19:42
امیرحسین: سلام مامانی پارسا جان/ خوشحال میشم بیاین به وبلاگم انشاالله یه روزی با گل پسرتون بیاین
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم. مرسی . ممنونم عزیزم. چشم بهت سر میزنم حتما...
عاطفه
7 مرداد 95 1:15
دخترخاله
7 مرداد 95 19:13
امیرحسین: سلام مامانی ممنونم که پیشمون اومدید
مامان سما
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم
مامانی
9 مرداد 95 18:38
خدا رحمت کنه پسرعمتون رو
مامان سما
پاسخ
مرسی ممنونم عزیزم...
دخترخاله
9 مرداد 95 19:31
امیرحسین مامانی امیدوارم هرچه زود تر نی نی تون بیاد پیشتون تا ببینیم کی شیطون تره هر چند که بازم فکر کنم من ازش جلو میزنم
مامان سما
پاسخ
مرسی عزیزم ان شالله.... ای بچه های شیطون... شیطونی کردنتونم شیرینه بخدا...