پارساپارسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 30 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
😊ساخت وبلاگ پسرم☺😊ساخت وبلاگ پسرم☺، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

😘درددل برای پسرم پارســـــا😘

.خودت کمکم کن خدا...

1395/4/22 16:01
نویسنده : مامان سما
1,603 بازدید
اشتراک گذاری

علت بی خوابی ام را چگونه بگویم..! وقتی " یادتو " از سقف اتاقم چکه میکند... 😢 وقتی قلبم کوچکتراز غصه هایم میشود.. وقتی نمیتوانم اشکهایم را پشت پلک هایم مخفی کنم.. و بغض هایم پشت سر هم میشکند.. وقتی احساس میکنم بدبختی ها بیشتراز سهمم است.. و رنج هایم بیشتر از صبرم.. وقتی امیدم ته میکشد و انتظار ب سر نمیرسد.. وقتی طاقتم تمام میشود و تحملم هیچ.. آنوقت است که مطمئنم ب تو احتیاج دارم.. و مطمئنم تویی. فقط تویی ک کمکم میکنی.. آنوقت است که تو رو صدا میزنم و تو رو میخوانم.. آنوقت است که تو رو آه میکشم.. تو رو گریه میکنم.. تو رو نفس میکشم..  وقتی تو جواب میدهی و دانه دانه اشکهایم رو پاک میکنی..  و یکی یکی غصه هایم رو از دلم برمیداری..  و گره تک تک بغض هایم رو باز میکنی.. آنوقت است که نا امیدی هایم همه امید.. و سیاهی هایم همه سفید میشوند " خدا "          😢 خداجونم میدونم همه این سختیام سخت  میگذرن... ولی بازهم  یه روزی میگذرن...  مثل استادی ک از دانشجوهاش امتحان سخت میگیره... و هرکسی اون امتحانو خوب داده باشه.. استاد متوجه میشه که دانشجوی قوی ای بوده... میدونم تو هم داری از من امتحان سخت میگیری تا منو بیازمایی... خداجونم چند سال گذشت... روز و شبامو با غصه و بی غصه سپری کردم... خودت کمکم کن تو امتحانت سرافکنده بیرون نیام... و بتونم بازهم از پس مشکلاتم بر بیام.... 🌼 خدای خوبم ... تو مادر تموم بچه هایی... میدونم... ولی باز مادر براشون فرستادی تا بچه هاشونو نوازش کنن... خدای خوبم ... پسرمن الان از مادر دومش که منم محروم شده... خدای خوبم دست نوازشتو تو بر سرش بکش... تو مادری بکن برای پسرم... معبودم میدونم مادر بودن تو برای پسرم بهتر از هرچیزی هست... اما دل منم اگاه کن ک پسرم کم کاستی نداره.... 🌷 ای خدای بزرگم.. تو از تموم مشکلات و طوفانی ک بین منو پسرم بر پا کردن خبر داری... خداجونم خودت کمکمون کن... خودت نگاهمون کن...             🌼خدای خوبم بازهم شکرت...همینکه هستی تا آرومم کنی..همینکه هستی و بتونم باهات تنهایی درددل کنم شکرت..🌼

پسندها (8)

نظرات (22)

لاغري شکم و پهلو
22 تیر 95 17:37
خوب بود ممنون
آموزش تعمير هارد
22 تیر 95 18:08
خوب بود ممنون از شما
بهار
22 تیر 95 23:30
سلام عزیز دلم باخوندن پست هات بدجوربغضی شدم ایشالا خداکمکت کنه جداشدی از همسرت؟مگه تا7سالگی بچه پیش مادرنیست؟
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم. ممنونم ک سرزدی... زندگیمو کلشو تعریف کردم. برو صفحات قبلو بخون.... گلم خیلی برا دوستان توضیح دادم... شرایط طوریه.. خانواده شوهرم طورین ک بچه رو ب من نمیدن. شرورن.... دیگ تا اخرش منظورمو بگیر گلم... شرور یعنی همه کاره... یعنی بدذات. یعنی دلش میخواد منو زجر بده. یعنی اگ قانونم بچه رو بده ب من. روز خوش برامون نمیذاره. ابرو ریزیا بیشترن... و و و هزاران درد دیگ ک داره..و گفتنی نیستن... فقط خدامو دارم .فقط خدا...
مامان پری
22 تیر 95 23:56
راستی این همه نگو فدات بشم تو خیلی مهمتر و با ارزش تر از اونی که فدای کسی بشی.مهربون.
مامان پری
23 تیر 95 1:37
امیدوارم که خیلی زود به ارزوت برسی .منم همش دعات میکنم.اگه اون مرتیکه این طوریه که تو میگی خیلی زود به عذاب کاراش میرسه.تو هم اصلا نگران نباش و بچتو به خدا بسپار. خیلی سخته دوری از فرزند.ولی دوس دارم وقتی میام اینجا دیگه غمگین ننویسم.مطمئن باش خدا کمکت میکنه.خونوادت در این مورد چی میگن؟در مورد بچت؟
مامان سما
پاسخ
اوناهم ناراحتن. تا یه فیلم ببینن بچه کوچلو توش هست. دلشون میگیره. گریه میکنن. یا میزنن کانال دیگ ک من نبینم دلم بگیره.... خونواده ها هم میسوزن. همیشه...
عاطفه
23 تیر 95 8:53
مامان پری
23 تیر 95 13:11
عزیزم سلام روزت بخیر بیا http://www.chatghoghnoos.org/chat انلاینم اسمم پارلا 041 هستش
مامان پری
23 تیر 95 17:42
اههههه کجایی اخه تو؟رو کیبوردم علف سبز شد من تو چت رومم بیا دیگه ااااااااااهههههه
مامان سما
پاسخ
من تموم مشکلات رو که نه. ولی برات یه جورایی از مشکلاتمو گفتم. ک چرانمیشه.... جدا از این مشکلات من نمیتونم بچمو تو بغل اون ادما ببینم. بچه ای ک باید مال خودم باشه ونیس. بخاطر همین فقط صبر میکنم تا بزرگتر بشه. برم سر راهش . اونموقع میتونم با ارامش بغلش کنم وگرن تو بغل اون ادما ببینمش من داغون میشم. میمیرم. امیدوارم حرفامو تا اخرش درک کنی...... من عکس پسرمو دیدم تا چندین روز حالم خوش نبود. چ برسه تو بغل اون شالاتانا ببینمش..... عزیزم درد دل ک مینویسم خیلی سبک و اروم میشم. وگرن ادمی نیستم ک خودمو ببازم. یعنی خدا خودش بهم صبر داده . صبوری میکنم تا یه روز بدون دغدغه پسرمو بغل کنم. و بدون مزاحم. دوس ندارم پسرم فقط دیدارش مال من باشه. ک ساعتی برا دیدارش برا من معین کنن و من برم ببینمش . نمیتونم. من اینجا نمیتونم . من پسرمو خودشو میخوام. پس صبوری میکنم بزرگ شه بیاد پیشم. پیش خودم بمونه. میدونم خدام میفهمه چی میگم و کمکم میکنه.... گلم تلگرام ندارم. اخه میگن هک میکنن. منم عکس شخصی زیاد تو گوشیم دارم. بخاطر همین نصب نکردم...... تلویزیونم زیاد از هک تلگرام میگه منم ترسو... دیگ نصب نکردمو نمیکنم.... ... اخه گلم من میام وبلاگ .ولی نه اونطوری. فقط میام مینویسم و میرم.... نتمم گاهی درسته با وایفاس. ولی گاهی قط میشه. اذیت میشم.... یهو مینویسم بعد قط میشه نت .نوشته هام میپرن.
بهار
23 تیر 95 19:33
خانومی من تمام پستهات رو خوندم کجا تعریف کردی؟ دوست خوبم خودتو ناراحت نکن من خودم مادرم میدونم خیلی سخته اماچه میشه کرددیگه بایدکم کم بپذیری مطمعن باش چندساله دیگه خودش میادپیشت من خیلی مثل شمادیدم حتی فامیا دوستم خانومه خودش بچشو نخواست ورفت وگفت به پسرم بگین مادرش مرده الان پسرش11سالشه اومده به پسردوستم گفته میخام بگردم مامانمو پیداکنم
بهار
23 تیر 95 19:36
توکلت به خداباشه ورزش کن درس بخون کارهنری بکن نذار افسرده بشی پارسامامان افسرده نمیخاد مواظب خودت باش مگه چندسالته چشم بهم بزنی پسرت اومده پیشت وانوقت توباید شادو سرحال باشی
مامان سما
پاسخ
عزیزدلم حرفات خیلی قشنگ بودن و بادرک..... ممنونم ک منو میفهمی.... خیلی صبورشدم من.... خیلی. فقط نوشتن درد دل منو اروم میکنه دوس دارم بنویسم....اروم تر میشم....
مامان پری
23 تیر 95 20:05
این طوری نمیشه ببین چند ساعته منتظرم نیومدی!!! شماره میدم تلگرام همسرمه ولی من استفاده میکنم.اگه تلگرام داشتی بهم پیام بده 09146157050 بعد کنکور که گوشیمو روشن کردم شماره خودمو میدم تو تلگرام ثبت کنی
مامان پری
24 تیر 95 0:31
من فقط میخوام با هم بیشتر حرف بزنیم و درد دل کنیم.و دنبال اینم که هثل خواهر پیشت باشم.و تو هم مثل خواهر پیشم باشی.حرف بزنیم .بعضی وقتا ادم واقعا دنبال یکیه که باهاش حرف بزنه و سبک بشه .همچین ادمی تو زندگیه من اصلا وجود نداره.
مامان سما
پاسخ
عزیزم میدونم چی میگی... اخه من میام تو چت روم ک نمیدونم چطور پیداکنم. یه پیام اخرش دادم بهت. نمیدونم رسید دستت یا نه؟
نسیم خانومـــ
24 تیر 95 17:20
سلام دوست عزیزم داداشم،عشق زندگیم در روز 21 تیرماه 1395 قدمش رو روی چشم های ما گذاشت و زمینی شد. ممنون میشم مهمون وبلاگم بشی
مامان پری
25 تیر 95 18:05
نمیدونم الانم با گوشیم نت درست حسابی ندارم.یه ساعتی مشخص کن با هم اونجا باشیم.ساعت2 1 شب خوبه.چون الان من خونه مادر شوهرمم تا برم خونه میشه یازده شب.تا دخترو بخوابونم میشه 12
عاطفه
26 تیر 95 14:48
سلام خواهری خوبی؟چه خبرا؟؟؟ان شاالله بادعاهای شمابه درگاه خدا قبول میشم توکنکور...
مامان سما
پاسخ
سلام گلم.... مرسی خوبم. ان شالله بحق ۱۴معصوم خبر خوش قبولیتوبهم برسونی.....
عاطفه
27 تیر 95 2:17
ممنون عزیزم ان شاالله که خبرخوب...واقعاخیلی مهمه برام ک قبول شم...راستی اپم
مامان سما
پاسخ
میام سرمیزنم گلم... ان شالله گلم. قبول میشی. توکل برخدا
مامانی گیتا جون
27 تیر 95 8:35
خدایا تو که فریادرس هر بی پناهی به فریادشون برس پناهشون باش
مامان سما
پاسخ
الهی آمین..
مامان پری
27 تیر 95 13:12
سلام عزیزم من که اومدم شما نبودی امشب هستم اسمم پارلا 041 هست با چه اسمی میای؟ امروز هر زمان که بگی هستم.
مامان سما
پاسخ
. سلام عزیزم. پسرعمم فوت کرده . نمیتونستم بیام وب... بخاطر این نبودم... اسمم سما ۷۲ هست
مامان بابایی پارسا
27 تیر 95 18:58
همیشه مطالب دنبال میکنم منتظر رئزی هستم که بنویسی پارسا در آغوش شماست
مامان سما
پاسخ
از صمیم قلبم ممنونم ازتون... ان شالله...
عاطفه
29 تیر 95 18:05
سلام خواهری خوبی؟نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چه خبرا کلی آپ کردم ولی ندیدی کههههه...راستی پیچ اینستامو بازکردم تو پست ثابت نووووووشتم اگه داشتی فالووووووم کن فدات بوس بای
مامان سما
پاسخ
سلام گلم. نه اینستاگرام نه تلگرام ندارم . هیچ برنامه ای جز واتساپ ندارم گلم... پسرعمم فوت کرد. نتونستم بیام تو وب... 😢😢😢😢
❤ معصومه ❤
1 مرداد 95 16:48
ســـــــــــــــلام لینکی لینکم کن به منم سربزن خوشحال میشم
❤ معصومه ❤
3 مرداد 95 17:08
http://asrdtfuygiuhpo.niniweblog.com/post/144/%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C.html آدرس پست مسابقه ی نقاشی لینک نقاشیتونو از طریق نظر برای ما بفرستید زمان از ...یکشنبه - 3 مرداد 1395تا 12مرداد 1395 تعداد شرکت کننده های مجاز 10 نفر آدرس وب : http://asrdtfuygiuhpo.niniweblog.com/