پارساپارسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 30 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
😊ساخت وبلاگ پسرم☺😊ساخت وبلاگ پسرم☺، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

😘درددل برای پسرم پارســـــا😘

نظرات (9)

مامانی گیتا جون
10 خرداد 95 8:14
سلام سما جون از خوندن مطالب وبلاگت خیلی متاثر شدم منم یک مادرم و می دونم این جدایی برات خیلی سخته قطعا شرایطت ایجاب می کرده که حظانت پسر کوچولوت رو به پدرش بدی ولی وقتی این قدر دلتنگی می کشی چرا خودت رو از حق دیدن هر از چند گاهش محروم می کنی
مامان سما
پاسخ
سلام عزیزم....میدونم درک میکنی. میدونم...... عزیزم نوشتم ک اونا نمیزارن ببینمش....... بعدش اگ بخوام ببینمش تو دست مادر شوهرمه. منم ازش متنفرم همینکه تو دست اون ببینمش کلن زانوهام سست میشن...فقط منتظرم زمان بگذره و بزرگ بشه. ک اگ رفتم ببینمش. تو دست هیشکی نباشه. وهمه چی حالیش بشه.... و منو بفهمه.... عزیزم من از خدابچمو ببینم اما تو دست گرگایی هست ک نمیتونم ببینمش
تحصیل در اتریش
10 خرداد 95 12:16
خدا حفظش کنه عزیزممممم
مامان سما
پاسخ
ممنونم عزیزم....
♥فاطمه معصومه♥
10 خرداد 95 14:07
خدا همیشه هواشو داشته باشه ان شاالله وهیچوقت غم تودلش نباشه...
مامان سما
پاسخ
فدات بشم عزیزدلم....... عاطفه جون چرا من هرکاری میکنم نمیتونم بیام وبت.... error میده...چرا؟؟؟؟؟
♥فاطمه معصومه♥
11 خرداد 95 0:25
سلام عه؟؟؟؟؟؟zibayehnarjes.blogfa.comبدونwwwبزن...اصلا یارو ادرسی که دادم بزن یاهم هین ادرس که نوشتم اینجا کپی پیست کن....اگه با گوشی هستی با cromبیا اون یکی بازنمیکنه برامنم
مامانی گیتا جون
12 خرداد 95 8:20
مگه دادگاه برات زمان ملاقات مشخص نکرده
مامانی گیتا جون
12 خرداد 95 8:40
سما جون ولی من فکر می کنم اگه برای دیدن بچت لازم بشه تو دهن شیر بری باید بری مادر شوهرت که دیگه جای خود داره عشقی که تو به فرزندت داره خیلی قوی تر از اونه که بخوای بخاطر نفرتت از مادرشوهرت خودت رو از بچت محروم کنی بعدشم فکر می کنی اگه وقتی بری سراغ پسرت که از آب و گل دراومده اون تو رو خواهد پذیرفت من باشم از مادرم خیلی دلخور می شم که چرا این همه سال منو تنها گذاشته
مامانی گیتا جون
12 خرداد 95 8:44
از من می شنوی همین امروز برای دیدن بچت اقدام کن این ظلم رو در حق خودت و بچت تموم کن
مامان سما
پاسخ
عزیزم دادگاه گذاشته.ماهی یکبار....... اما پدرم حال خوشی نداره.... منم اگ بخوام برم مطمئنم دعوا میشه..... فقط باید بزارم بزرگ بشه... ک تو دست اونا نباشه...وگرن نمیزارن ببینمش. یکی از عکساشو یکی از دوستام رف از پسرم گرف... مادرشوهرم فهمید هزاران شر ب پا کرد. گف میخوام تو حسرت دیدن بچش بمونه... اون عکس نذاشت بگیرم. چ برسه بزاره من بغلش کنم و بهم بدش.... قانونم همش پارتی هس..... بخاطر همین فقط از خدا کمک میخوام.... چون هیچ راهی نیس. عزیزم شرایط من خیلی سخته... وگرن الان بچمو دیده بودم. فقط طرفای مقابلم خیلی دندون تیز میکنن و منتظر دعوان.... منم بخاطر ابروی پدرم سکوت میکنم..... دادگاهم چون طرف نظامیه.شده پارتی بازی... .من فقط خدامو دارم....
مامان آینده
18 خرداد 95 12:05
واقعأ متأسفم. حضانت بچه تا 7 سال با مادرشه. زمانی هم که دادگاه حق ملاقات داده چرا مباید بتونی ببینیش؟؟؟؟ هضمش خیلی سخته
مامان سما
پاسخ
عزیزم میفهمم چی میگی...... اینا اصلا برا خودمم عجیبن. شب و روز میگم خاک برسرم چرا شیفته این اقا شدم.اینا دیگ کی بودن ک من تو عمرم دیدم ...... نمیزارن ببینم.... ادم نیستن. اگ بودن میاوردنش بچمو. ازم نمیگرفتن...
nildooz
20 خرداد 95 11:14
فروشگاه نیلدوز فروش عروسک های دستبافت، تزئینات نمدی(انواع حلقه در، ساعت نمدی، انواع گیفت نمدی برای تولد و سیسمونی و عروسی و دندونی، کیف نمدی، ریسه اسم، انواع آویز نمدی، کاور دستگیره یخچال و فریزر و ماکروفر، انواع مگنت و..) ، دامن توتو لینک عضویت در کانال تلگرام: https://telegram.me/nildooz1